دیگر تـنها نیستم...دارم نفسهایم را تقسیم میکنم
دیگر دلتنگیهایم را در کوزه مادر بزرگ جای داده ام تا در زیر زمین چال کنم
مدتیست دیگر دزدکی اشک نمیریزم
مدتیست دیگر هوای من دو نفره شده
مدتیست میخواهم زندگی کنم
میخواهم با تو در خودم زندگی کنم
دلنوشته های همسفر عشق
|